در پی حمله گسترده اسرائیل به تاسیسات هستهای و نظامی ایران، تنها یک روز پس از پایان مهلت آمریکا برای توافق هستهای، خاورمیانه وارد بحرانی بیسابقه شده که امارات را در موقعیتی پرخطر قرار داده است. این کشور، که همزمان هم قطب سرمایهگذاری و گردشگری منطقه است و هم در نزدیکی گلوگاه نفتی تنگه هرمز قرار دارد، بهسرعت از شوک اولیه درگیری متأثر شد. جهش ۱۱ درصدی قیمت نفت در کنار سقوط ۵.۷ درصدی بورس دبی، نخستین نشانههای لرزش این مدل اقتصادی به ظاهر باثبات بود؛ مدلی که به شدت به ثبات منطقهای وابسته است.
بخش گردشگری دبی با لغو گسترده پروازها، کاهش شدید رزرو هتلها و تعطیلی نمایشگاههای بینالمللی عملاً به کما رفته است، در حالی که بحران لجستیک در تنگه هرمز، تجارت منطقهای را فلج کرده و بیمههای حملونقل دریایی را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. فشار تورمی ناشی از افزایش هزینههای حمل و کالاهای اساسی، نه تنها چشمانداز رشد اقتصادی امارات را تیره کرده، بلکه توان خرید شهروندان و قدرت مالی دولت را نیز کاهش میدهد. همزمان، خروج میلیاردی سرمایه از مراکز مالی دبی و سقوط بازار املاک، تصویر سرمایهگذاری امن در این کشور را زیر سوال برده است.
سناریوهای پیشروی امارات از رکود خفیف تا فاجعه تمامعیار در نوساناند، اما همگی بر یک نکته تأکید دارند: «پایان دوران بیطرفی امن» برای کشوری که میان دو لبه تیغ – وفاداری به متحدان غربی یا خطر پاسخ نظامی ایران – گرفتار شده است. حتی در بهترین حالت، مدل اقتصادی دبی باید بازتعریف شود، چرا که دیگر نمیتوان آن را جزیرهای باثبات در اقیانوس پرتلاطم خاورمیانه دانست.